Category: خاطرات پسرم کسرا
کاملا اتفاقی ما به یکی از اشتباهات مهلک زندگیمون پی بردیم و دیدیم گاهی چقدر لازمه یکی بیاد بگه "مجید دلبندم این …"…
مامان بیا من اینُ کُشوندمش! با تعجب اومدم بینم چی میگه ؟ دوباره چیکار کرده!!! یه مورچه رو کشته میگه کُشوندمش! فعل صرف کردنش…
سلام یه سلام از روی دل و جون … دلم واستون تنگ شده بود اما باور بفرمایید به این تعطیلات احتیاج داشتم،…
سلااااام به همه خوبید؟ خوشید؟الهی شکر سلامتید؟ ما هم خوبیم به لطفتون، ممنون از این همه محبت و اظهار لطف ،نظرات ُ…
از عرش صدای ربنا می آید آوای خوش خدا خدا…
امروز شنبه بود و تعطیل، با تعدادی از دوستام رفتیم یکی از جزیره های اطراف یوتبوری،تجربه جالبی واسه هر سه تامون بود.…
من همیشه فک میکردم خانمایی که…
۱۲/۴/۹۲ تولد ساینا کوچولو دختر عموی عزیز کسرا بود که ما مسافرت بودیم نتونستیم زودتر بهش تبریک بگیم ساینا جون الهی۱۲۰ ساله شی عزیزم…
دیشب وقتی چشمم به ناخنای بلند آقا کسرا اوفتاد از عصبانیت نمیدونستم چی باید بگم ؟با اینکه خیلی سردرد بودم اما دیدم اگه بی خیال…
…
سلام خوب هستید؟خوش…
با بابایی بی خیال نشسته بودیم و تلویزیون نگاه میکردیم بیرون هم سیل آسا بارون می اومد، کسرا کوووو؟ دوتایی یه نگاه بهم کردیم…
چه خوش خیال است ،فاصله رامیگویم به خیالش تو را از من دور کرده اما جای تو امن است اینجا میان قلب…
مینویسیم بر جریده عالم تا بماند به عبرت! چند روز پیش اتفاقی متوجه شدم نی نی وبلاگ یکی از عکسام با کسرا روکه بی حجاب…
روزگارمون این روزا با کسرا ، ای بدک نیست. گاهی به خودش مشغوله گاهی به من… خوشحالم اینجا مینویسم و همه باهام…