حتما پسر کوچولوی غرغروی هشت سالتونُ واسه تولدش ببرید سوییس که قشنگ دهنتونُ آسفالت کنه
باور نمی کنین؟
امتحان کنین از من گفتن بود.
از شوخی و غرغرای پسرک که بگذریم
سفر سوییس بدون هیچ رقیبی یکی از بهترین سفرای سالهای اخیرمون بود
مسافرت ده روزه ای که با پرواز مستقیم از گوتنبرگ به زوریخ شروع شد
بعد با ماشین توش قل خوردیم اینور قل خوردیم اونور.
دنیای دیگه ای بود واسه خودش، یه کشور با چند تا زبان و فرهنگ کاملا متفاوت
شمال کشور که میشد زوریخ و برن بیشتر آلمانی حرف میزدن با فرهنگ آلمانی
جنوب کشور ژنو و لوزان زبان فرانسوی بود و فرهنگ فرانسوی
سوییس از محدود کشوراییه که طبیعتش بیشتر توریست جذب میکنه تا شهرای بزرگ و کوچیکش
آلپ بینظیر بود، هایدی و کودکان کوهستان ،نوستالژی قشنگی بود
روز دوم سفرمون تولد پسرک بود خودش پیشنهاد داد بریم کافی شاپ، واسه کادو گفت توپ میخوام
هر چی اونروز گشتیم ندیدم که ندیدیم
البته نهایتا خریدیم . اما با یکی دورروز تاخیر .
اعتراف میکنم قست آلمانیه کشور پولدارتر بودن و مسلما منظم تر
اما از بین همه شهرا به نظر من لوزان واسه زندگی جای بهتری بود نه خیلی بزرگ بود نه خیلی کوچیک و دلگیر
شهر قشنگی بود، دنج بود
بقیه شهراش خوب بودن . فقط ژنوُ اصلا دوس نداشتم
یه جور بدی بی در و پیکر بود
اینم یک عدد پسرکه دقیقا هشت ساله که از هر موقعیتی واسه فوتبال بازی کردن استفاده میکرد
روز آخر سفرمونم شد قایق سواری روی راین چهارمین رود طولانی اروپا
ازسوییس و اتریش و هلند و فرانسه و آلمان رد میشه میریزه تو اقیانوس
شروعش سوییسه، آبشار عظیمی که هر نود دقیقه کل آب مورد نیاز سوییس تو یه روز ازش میاد پایین.
حیرت انگیز بود
یه چیز جالب در مورد کشورای اروپایی هست اینه که مردمشون شاید ظاهرا با هم خوب نباشن و در مورد هم جک بسازن
و بهم بخندن اما میدونن موفقیتشون در گرو موفقیت جمعیشونه.
امیدوارم روزی همه به این فرهنگ برسیم که نه تنها کسی جای کسی رو تنگ نکرده حتی میشه گفت
موفقیت دیگران میتونه خیلی به پیشرفت ما کمک کنه
به امید دنیای بدون حسادت
اینم یه عکس وسط شنبه بازارِ لوزان
روزگارتون پر از عشق
امیدوارم اونجا باشین که دلتون اونجاست
و لحظه هاتون گرم یاد خدا