امروز۶ ژوئن روز ملی سوئد ِ،که به هیچ دلیل خاصی چون دلشون خواسته این روزُ انتخاب کردن!
یعنی نه مناسبتی نه استقلالی نه …
فقط گفتن حالا که همه دارن ما هم داشته باشیم!
باور کنید به همین دلیل بوده!
به نقل از Åke Daun (اوکه داون) یه جور چشم و هم چشمی از جشن ملی نروژه (۱۷ می) ۱
البته نروژیا روزی که از سوئد مستقل شدنُ جشن میگیرن، و البته خیلی پر سرو صدا…
خلاصه که اینجوریاست!
پارسال تو جشن شرکت کردیم اما امسال به احتساب هوا که فعلا ابری و بارونی ِ و
فردا که مسافریم ، فک نکنم بریم!
جناب عالی هم از صبح یاد فک و فامیل پدریت افتادی بابا مهدی و مامان طاهره و ساینا و
کلی داری نق میزنی !
که ای خدا کاش یه روز بیاد این دلتنگی کسرا تموم شه . هم من راحت شم هم خودش!
دیشب مسابقه باد کردن بادبادک راه انداخته بودی!
یک دو سه !
من و بابایی بیچاره هم تنها شرکت کنندگان این مسابقه مهیج بودیم،
یکی یه بادبادک داده بودی دستمون که یالا باد کنید
هوا هم این روزا همش ابری و بارونی ِ دیوانه شدیم به خدا!
تقریبا گرمه هوا،اما خوب بارون زیاد میاد.
یاد شعر معروف سهراب اُفتادم که میگه: چتر ها را باید بست ،
زیر باران باید رفت .
فکر را ، خاطره را زیر باران باید برد .
با همه مردم شهر ، زیر باران باید رفت .
دوست را ، زیر باران باید دید .
عشق را زیر باران باید جست ….
لحظه هاتون بهاری، دلتون شاد و آسمون زندگیتون آفتابی، خداوند همراه
همیشگی لحظه هاتون باشه
————————–
۱ – http://sverigesradio.se/