با سلام و صلوات بلاخره دیروز تونستیم از دکتر وقت بگیریم ساعت ۱:۱۵
رفتیم مهد دنبال آقا کسرا و بردیمش دکتر.
مطبُ گذاشت روی سرش! اصلا اجازه نداد معاینه اش کنه!
دکتر بنده خدا هم گفت عب نداره به نظر نمیاد مشکل خاصی داشته باشه
یه شربت داد که به اندازه یه آب*جو *الکل داره!! فعلا داره شربتشُ میخورده تا ببینین خدا چی میخواد.
دیروز که رفتم مهد یه بسته پلاستیکی بهم دادن
گفتن کسرا اینُ واسه شما درست کرده
به عنوان هدیه کریسمس
از لوئیس پرسیدم این چیه؟ گفت:بازش کنید وببینید و سورپرایز شید!
لوله مقوایی دستمال کاغذی های لوله ای رو کسرا رنگ کرده بود
و به عنوان هدیه و چیزی که قرار بود ما رو سورپرایز کنه!!!!!!
گذاشته بود داخل این بسته بندی زیبـــــــــــــــا
البته ما واقعا بسیار سورپرایز شدیم،از این همه خلاقیت…
دیگه خدمت شما و پسر کوچولوی عزیزم(اعتراض نکن هر سنی که باشی واسه من پسر کوچولویی)!!!
عارضم،درخت کریسمسمون رو هم آوردیم تو خونه!
البته هنوز چیزی بهش آویزون نکردیم فعلا آوردیمش تو که به هوای خونه ما عادت کنه…
آره دیگه اینجوریاست…
امشبم شب یلداست ،
هر چه از روشنی و سرخی داریم برداریم کنار هم بنشیینیم و بگذاریم که دوستی ها
سدی باشند در برابر تاریکی ها
یلدایتان رویایی
روزهایتان پر فروغ
شبهایتان ستاره باران!
التماس دعا