الهی من قربون پسمل گلم برم که مریض نشه
پریشب کسرا حدودا ساعتای 11 شب از خواب بیدار شد ودور خودش می چرخید، بی قرار بود خیلی
نگرانش شدم خواستم بهش شیر بدم دیدم بچه داره تو تب می سوزه
20 قطره استامینوفن بهش دادم کم کم تبش اومد پایین اما هنوز بیقرار بود طفلک چیزی نمی گفت فقط به خودش میپیچید
نزدیکای سحر از خستگی بی هوش شد…
دیروز عصر بردمش دکتربعد از معاینه آقای دکتر گفتن یه تب ویروسی مشکل دیگه نداره همون قطره
استامینوفن و بهش بده فقط مواظب باش تبش بالا نیاد ازم پرسیدن چه شیری می خوره گفتم 90درصد
شیر خودم ،تعجب کردن و گفتن بعد از یکسالگی فقط سه وعده در روز باید شیر مادر بخوره تا یواش یواش
از شیر گرفته شه!!!نظرشون این بود که الان فقط عادت به مک زدن کرده و این خیلی بده …
اومدیم خونه گلم تو ماشین خواب رفت اما دوباره ساعت 11 بیدار شد وهمینجور دور خودش می چرخید
داروش دادم سرگرم بازی بود که حدودا ساعت 2 خوابش برد
صبح ساعت 6از گرسنگی بیدار شد توان اینکه از جام بلند شم رو نداشتم اینقدر نق زد که پاشدم واسش
سوپ گرم کردم حالا نمی خورد، نق می زد ،پوشکش عوض کردم گریه می کرد بهانه می گرفت وای
خدای من چیکار کنم
گذاشتمش خونه مادر بزرگش اومدم سر کار نگرانشم خدا کنه زودتر خوب بشه
19 مرداد