زمستون سفت و سخت اينجا برقراره اصلا هم به نظر نمياد قصد رفتن داشته باشه ،
فكرم نميكنم کلا در جريان عيد و بهار باشه چون هيچ خبري از حال و هواي روزاي آخر سال نيست
البته تعجبم نداره
پسر کوچولوی دوس داشتنی ما هم صرفنظر از غرغرای اول صبحش واسه
بیدار شدن الان درگیر معضل خاصی نیست خوشبختانه.
روزگارهم که قل میخوره و میگذره،
آروم و نرم.
گاهی شاد و شنگول ،گاهی دلگیر و سنگین .
اما من اینجا در بیگانه ترین حالتی که تا امروز تجربه کردم پُرم از حسای رنگی رنگی و این قشنگترین چیزیه که این
روزا دارم باهاش سروکله میزنم:)
روزامونُ پر میکنیم با کار و روزمرگی ،
با آدم های مهربون و ساده،
با برف و پیاده روی
و با هر چیز قشنگی که بهمون حس خوب زندگی بده
الهی!
خود را از همه به تو وابستم،
اگر بداری تو را پرستم و اگر نداری خود پرستم نومید مساز بگیر دستم*
———————-
*خواجه عبدالله انصاری