دنیا پر از آدمای جور واجوره بعضی آدماش اینجورین که عادت دارن ازهر سوراخي كه شده رسوخ كنن که بگن آهاااای ببینین ما چقدر خوشحالیم ، چقدر خوبیم ، چقدر وچقدر و چقدر خیلیاشونم…
Month: November 2017
اومده خونه میگه مامان باید یه لباس اضافه ببریم واسه وقتایی که میریم بامبا(اسم سالن غذا خوریشونه) گفتم چرا؟ میگه…
وقتی آرومی طعم خوب دم نوش مادربزرگمُ یادم میندازی لبخند شیرینت چایی با طعم عسله گاهی هم تلخی، مثل قهوه اول صبحم اما همیشه دوس…
یه آخر هفته طولانی تصمیم گرفتیم بریم استکهلم، یه سفر سه تایی دیگه هوراااااا البته بعدا کاشف به عمل اومد که بابایی به بهانه تولد…
در یک اقدام خردمندانهتصمیم گرفتم یه مدت وبلاگُ خصوصی کنم چون والا مادر آدم جرات نداره واسه بچش بنویسه