میهمانی خانه من

 

بزرگترین اکتشاف برای من این بود که فهمیدم

فرزندم یک مهمان است در خانه ام و روزی از خانه ام می رود.

روزها با سرعت عجیبی میگذرد و او به زودی از من جدا میشود…

به خودم گفتم:

کدام مهمتر است؟

نظم خانه یا اینکه فرزندم به خوبی از من یاد کند؟

کدام مهمتر است؟

خانه یا اخلاق و روحیه و حسن تربیت فرزندم؟

چون دانستم که او مهمان خانه من است باعث شد اولویتم را تغییر دهم،

بعد از این مهمترین چیز نزد من آرامش خاطر من و اوست….

شروع کردم به پیاده کردن نقشه ام، و طبعا مجموعه کمی از قوانین مهم را

انتخاب کردم و خود را ملزم به اجرای آنها دانستم و مابقی چیزها را

بدون هیچ قید و شرطی رها کردم.

از عصبی شدن و داد و فریاد زدن کم کردم و به آرامش رسیدم..

از وسواس هایم گذشتم و به خانه ای راضی شدم که مقداری بهم ریخته

و نامنظم است و کمی شلختگی در آن به چشم می خورد …..

اما………

فرزندی را تحویل گرفتم که آرامش دارد و از من وخشم هایم نمی نالد

و رابطه ای قوی و زیبا بین ما حاکم گشته است…..

چون می دانم……

او مهمان زودگذر خانه من است.

کودک عزیزم ،

امیدوارم مهمانی خانه من زیباترین مهمانی زندگیت باشد1

 

 

——————————————-

1- http://h-karimi.ir/