یه خاطره کوچولو

 

 

اون جریان غضنفر تو مسابقه بیست سوالی رو شنیدید؟!

که طرف ازش میپرسه "تو جیب جا میشه؟"

اونم جواب میده" آره ولی جیبت ماستی میشه؟"

حالا ما دیشب عین همونُ داشتیم اینجا اونم بابایی در نقش غضنفر…

چطوری؟ میگم خدمتتون.

با هم مسابقه حدس کلمه گذاشته بودیم ،از اینا که طرف یه کلمه انتخاب میکنه ما باید 

حروفی که توش هست رو حدس بزنیم و نهایتا کلمه رو پیدا کنیم…

بازی جالبیه.

خلاصه، نوبت بابایی شد،هفت تا خط کشید، من گفتم پ داره گفت نه، ج داره ،نه …

یه جا پرسیدم یه راهنمایی کن،مثلا از مشاغله؟

گفت هر چیزی میتونه باشه، شغل،میوه، قورباغه،هواپیمااااااااااااا

من گفتم قورباغه نیست؟

اونم که تازه متوجه شده بود چه سوتی داده خیلی جدی گفت :آره قورباغه است

دیگه من مردم از خنده…

حالا اومده بود مثلا سوتیشُ بگیره گفته بود مثلا هواپیماااااااااااااا

خاطره ای شد در نوع خود بی نظیر…

یادم باشه یه وبلاگ واسه بابایی هم درست کنم شاهکاراشُ بنویسم…