درسته ما امشب مهمون داریم اما دلیل نمیشد از روز شنبه مون استفاده نکنیم و نریم بیرون و به قول دوستان تابی نخریم.…
Month: August 2013
فرقی نمیکنه کجای دنیا باشی عصرای جمعه دلگیره بدجوری هم دلگیره… آقا کسرای ما اینروزا گاهی به بازی و شیطنت و اذیت کردن…
سلام دیروز به تاریخ ۲۸ اگوست منو پسر کوچولوم یه تجربه جدید باهم داشتیم.…
سلام خوبید؟خداروشکر ما هم خوبیم به لطفتون. مادر جونمون دو روز واسمون کامنت نمیذاره نمیدونم نمیخونه یا چراغ خاموش میاد میره!دلتنگشیم… بگذریم،جریان اون پیرمرده…
بعد از اینکه به قول مادر بزرگا تا لنگ ظهر خوابیدیم دوتایی زدیم بیرون اما راه دوری نرفتیم همین بغل تو کلبه چوبی ناهار…
ما روزا یه سری جریانا داریم،شبا یه سری مکافاتا… این شازده ما پریروز عصر تا ۸ شب خوابید،بعدش نتیجه چی شد؟ سرویس…
امروز دوباره پسر کوچولوی من به ترس خودش غلبه کرد و اومد استخر هوراااااااااااااا، بزن اون دست قشنگه رووووو…. از صبح با…
پسر کوچولوی سه ساله ما کتاب دوست داره و خیلی باهاش سرگرم میشه واسه همینم ما مجبوریم از در و دیوار واسش کتاب پیدا…
بعد از اینکه پرسنال نامبر بنده ینی مامانی کسرا اومد و من رسما شهروند سوئد شدم یه سری کارت به عنوان تخفیف…
سلااااااااااام خوبید خوشید؟ ما هم خوبیم ،خدا رو شکر. چه خبرااااااااا؟ ما که خبر خاصی نداریم،دور هم هستیم و روزگار را میگذرانیم ……
فک کنم مجبور شم یه عنوان مطلب کلی بذارم به اسم "مسیر دریاچه" بعد هر روز بیام یه قسمتشُ توضیح…
وقتی اینجا زندگی کنی،صبح شنبه هم با جیغ و دادای کوچولوی سه ساله ات از خواب بیدار شی، بعد ببینی هوا بسی لذت بخش و…
اون جریان غضنفر تو مسابقه بیست سوالی رو شنیدید؟! که طرف ازش میپرسه "تو جیب جا میشه؟" اونم جواب میده" آره ولی جیبت…
سلام خوب هستید؟ ما هم خوبیم ،خدا روشکر… کسرا هم خوبه ،سرگرم شیطنت و بزرگ شدن! چقدر زود داره بزرگ میشه دلم میگیره،…
با اینکه امروز هوا ابری بود بازم تصمیم گرفتیم با کسرا بریم جشنواره فرهنگ، راستی گفتم به مدت یه هفته جشنواره فرهنگ تو…
یه چند وقته کامنتای عجیب و غریب زیاد دارم. یه بنده خدایی هست که نذر داره هر روز صب یه کامنت در…
به قول دوست عزیزی میگفت خدا این دریاچه رو از شما نگیره! واقعا ،اگه نبود ما بلاتکلیف بودیم! البته خوبیه زندگی تو…
لمیدن در یک بعد از ظهر تابستانی…
پاییز آمد در میان درختان لانه کرده کبوتر از تراوش باران میگریزد خورشید از غم با تمام غرورش…
بالاخره این فسقلی ما هم سه ساله شده…