امروز شنبه بود و تعطیل، با تعدادی از دوستام رفتیم
یکی از جزیره های اطراف یوتبوری،تجربه جالبی واسه هر سه تامون بود.
اول از همه دریا رو دیدیم، اصلا تا حالا گذرمون به اونجا نیوفتاده بود،
اما امروز رفتیم و دیدیم ، قشنگ بود، البته فک نکنم کسرا خیلی متوجه تفاوتش با دریاچه نزدیک خونه شد
اما چیزی که واقعا واسش جالب بود،قسمت سوار شدنمون به کشتی بود.
بسی لذت برد…
جزیره قشنگی بود، کوچیک و آروم ،من فک نمیکردم کسی هم اونجا زندگی کنه اما مسکونی بود!
و چون آقا کسرا کلا از صبح بد قلق بودن ، با جیغاشون روح و روان همه رو نوازش دادن!
اما در کل جای قشنگی بود،کم کم دارم به سوئد هم امیدوار میشم!
پر گل با یه هوای مطبوع…
گشتی زدیم ، کمی آب بازی و برگشتیم،با اینکه مسافت زیادی مجبور شدیم راه بریم
و با کسرا یکم سخت بود اما بهمون خوش گذشت، جای دوستان خالی…
خدایا بازم ممنونم