بابایی خوش ذوق آقا کسرا چند وقت پیش به مناسب تولد مامانی ، بلیط سفر به فرانسه کادو دادن
از 29 دسامبر تا 3 ژانویه
رفتیم، خیلی بهون خوش گذشت جای همه خالی
پاریس واقعا شهر قشنگیه البته نه واسه زندگی چون خیلی شلوغ و آلوده است
اما واسه گردش واقعا دیدنیه…
با کسرا کوچولو یکم مسافرت رفتن سخته آخه بچم ترجیج میده تو خونه باشه
انگار تو خونه احساس امنیت بیشتری میکنه
اختیاراتش بیشتر ِ ، آزادی عمل بیشتری داره خلاصه تو خونه خیلی راحتتره
خوب البته من که بهش حق میدم نمیشه از بچه دوساله انتظار داشت بیاد موزه
و مثل من آدم بزرگ از دیدن اون وسائل آنتیک و قدیمی لذت ببره!
کسرا همه چی رو با دست زدن و لمس کردن تجربه میکنه
و اصلا متوجه هزاران نباید تو دنیای بزرگترها نمیشه ، که مثلا نباید بره اینجا
نباید به این وسائل دست بزنه، نباید اینجا شعر بخونه ، داد بزنه و…
و اما سهم فندق زندگی ما از این سفر زیبا یاچوب بازی بود یا آب بازی یا…
بهر حال فقط بازی بود البته حدود 50%از ماجرا رو هم کلا تو کالسکش خواب بود
ساعت چهار صبح فرودگاه گوتنبرگ
لابی هتل
با یه دختر ایتالیایی دوست شده
بدون شرح!!!!
داره صبحانه میخوره عزیز دلم
موزه louvre
رستوران رفتن با این وروجک خودش یه فصل مفصله
رومیزی رو میکشید ، قاشقارو پرت می کرد، این میخوام نه این نمیخوام…
رستوران ژاپنی
رستوران فرانسوی
کلیسای نتردام:
گاهی دنبال کبوترا میدویید!!!
گاهی هم از نرده ها بالا میرفت!!
آخی بچم همونجا هم مریض شد!!!
موزه Orsay
با بطری آب میزد به مجسمه ها!!!!
نمیدونم فک میکنه اون بالا چه خبره که این پایین نیست!
رودخانه سن
با این رودخونه آقا کسرا و ما خاطرات زیادی داریم
چوب بازی…
شن بازی…
خلاصه ما که ارادت خاصی نسبت به این رودخانه پیدا کردیم
البته از حق نمیشه گذشت واقعا قشنگ بود!
پارکی همون حوالی
موزه دکوراسیون :داره با آدامسش بازی میکنه!!!!!
شنیدید میگن ، خون ، خونو میکِشه!!!
تالار هخامنشیان تنها جایی بود که در و دیوارو نگاه میکرد
فک کنم حس کرده بود ماله اجدادش ِ !!!!
فرودگاه پاریس
برای من سفر خاطره انگیزی بود عزیزم ، اینا رو واست نوشتم تا واسه تو هم به یاد موندنی شه
کودکم ، فرزندم آرزو دارم تک تک لحظاتت سرشار باشد از سلامتی و آرامش .
خدایا ، بارالهی تو ویاد تو مرا زین جهان بس
پ.ن:سرما خوردگیش اصلا بهتر نشده تب هم بهش اضافه شده دعا کنید زودتر خوب شه…