دیدم هوا سرده گفتیم با کسرا دوتایی چیکار کنیم ؟؟
بالش بازی!!!
همه بالشارو گذاشتیم روی هم می پریدیم روشون این کار و از نسترن جون مامان ارین
یاد گرفتم خیلی خوش گذشت!
کلا بازی زیادی نیست که با هم انجام بدیم اما وقتی با هم میریم بیرون اینجوری دنبالم میکنه
دیشب من وباباش مجبور کرده بزاریمش تو یه ملافه تابش بدیم به باباش میگم
اینجا از این کارا بلد نبود کاشف بعمل اومده یه تاب نزدیک خونمونه ، میخوابه توش باباش هلش میده
اینم تاب مذکور
اصلا به ماشین بازی علاقه نداره خیلی واسش بی هیجان!!!
با کلی ذوق گذاشتیمش تو این ماشین گنده اما انگار نه انگار…
باشه عزیزم باشه ملوسم هر کار دوست داری بکن هر بازی که دوس داری
تو این جاده پر فرازو نشیب زندگی هر جور دوست داری راه برو، بدو ،اما
فقط تورو خدا مواظب خودت باش
ذوست داره تو مامانی