سال 2020 با تمام اتفاقات عجیبش تموم شد سالی شد که تا همیشه تو ذهن هممون میمونه سالی که تلخ شروع شد و تلختر تموم…
علاقه کسرا به طبیعت و گشت و گذار باورنکردنیه .از این خلوتی که تو طبیعت با خودش داره لذت میبره و دوس داره وقتشُ تا…
در طول این ده سالی که از کسرا و خاطراتش مینویسم تا حالا سابقه نداشته اینقدر طولانی ننویسم، نمیدونم چی شد؟ چطوری گذشت که اصلا…
نوشتن امروز سخت ترین کار دنیاست … مینویسم، یه نشونه که بعدا واست بگم
” اومده به باباش میگه شما و عمو هادی باید یه گروه موسیقی تشکیل بدین! میتونین اسم گروهتونُ بذارید ” هِ هِ اول اسم دوتاتون…
این روزا درگیر یه چالش بزرگیم،چالشی که امیدوارم ختم بخیر شه قسمت خوب قضیه خرید خونه و جابجاییمونه و قسمت چالش برانگیز قضیه هم عوض…
«به کجا چنین شتابان؟»گَوَن از نسیم پرسید این بیت از شعر شفیعی کدکنی همیشه تو گوشم میپیچه ، سفر واسه من یعنی شروع دوباره .…
قبل از تعطیل شدن مدرسه ها و غیب شدن بچه های مدرسه تصمیم گرفتیم مثل هر سال یه تولد دوستانه زودتر از موعد واسه پسرکوچولوی…
از آخرین باری که اینجا واسه کسرا و از کسرا نوشتم خیلی وقت میگذره همه چی خیلی عوض شد خیلی سریع تو این مدت یه…
این آسون ترین زبون دنیاست نمیدونم چقدر واسه یادگرفتنش تلاش کردیم اما بی شک خیلی راحت بوده و جالبه هر چقدرهم که مسلط …
هنوز خیلی به اینجا عادت ندارم واسه نوشتن امروز و فردا میکنم اما از اونجاییکه من متعقدم هر چه زودتر بهش عادت کنی بهتره…
این تاریخ خوشگلُ به فال نیک میگیریم و اینجا رو به امید روزای خوب و خاطرات خوب شروع میکنیم به این بهانه یه جشن سه…
سال نود و هفت یه شروع عجیب داشت که به خاطرش خدا روشکر میکنم با یه سری اتفاقات خوب جلو رفت و رسید به الان…
سلام دیشب داشتم در مورد وبلاگ کسرا و تبدیلش به سایت با بابایی صحبت میکردیم که یهو پرید وسط بحث که چه خبره اینجا. شما دارید…
خدا را آنجا دیدم که همه خواستند کسی را تنها بگذارند و او نخواست همه خواستن کسی را به ارج برسانند و او نخواست نمیدونم…
نوشتن کاریه که همیشه منُ به چالش میکشه بهم کمک میکنه بهتر ببینم انگار یه نفر سومی میاد وسط داد وبیدادای مغزم بهم میگه…
سال 2019 رو ایران شروع کردیم د رکنار خانواده هامون چقدر امنیت هست تو این یه کلمه "خانواده" هیچ چیز، تحت هیچ شرایطی نمیتونه جای…
همیشه کتاب سهم زیادی از بار ما رو به خودش اختصاص میده وقتی از ایران برمیگردیم. اما اینبار با همیشه خیلی فرق داشت همیشه مامانی…
سلام:) 14 روز از سال جدید میلادی میگذره پشت میز کارم نشستم، یه آهنگ از مازیار فلاحی گوش میدم میخونه " تو رو…
تو مدرسه یه کلاس دارن به اسم کلاس عکس من خودمم کنجکاو بودم که چیکار میکنن اونجا؟چی بهشون یاد میدن؟ آیا واقعا عکس میگیرن؟ امروز دیدم…
عمل دست مامانی و خونه موندنش بهانه ای شد واسه یه سفر کوچولو و یهویی عمیقا به این جمله ایمان دارم که میگه ” سفر یعنی تازه شدن”…
تابستون که مدرسه ی فسقلی تعطیل بود یه روز با من اومد محل کارم خیلی واسش کسل کننده بود یکم نقاشی کشید یکم با ایپد…